شعر با د ، شعر های دو بیتی و چند بیتی ، شعر های مشاعره پر مخاطب

شعر با د

در بیشتر مشاعره ها شعر با د کاربرد بسیاری دارد . از طرفی شعر هایی که با د پایان دارند بسیارند . شروع اشعار با د گسترده میباشد . در این قسمت میتوانید با حرف د شعر خود را پیدا کنید . مشاعره با حروف الفبا بسیار زیاد میباشد . حروفی هستند که در انتهای جمله قرار میگیرند مانند حرف د که زیاد استفاده میشوند . امیدواریم این اشعار برای شما عزیزان مفید باشد.

شعر با حرف د

دل. همچو سنگت. ای دوست به  .آب چشم سعدی

عجب. است اگر. نگردد که. بگردد. آسیابی(سعدی)

دیدی. که مرا. هیچ. کسی. یاد نکرد

جز .غم که .هزار .آفرین بر غم .باد(مولانا)

دلم. تنهاست. ماتم دارم .امشب

دلي. سرشار از. غم دارم. امشب(سلمان هراتي)

ديدي. اي دل. كه غم .عشق دگر. بار چه. كرد

چون .بشد .دلبر و .با يار .وفادار چه. كرد(حافظ)

داشت. زنجیرکی. ز زرٌ .عیار

به مُچ. دست راست. شاهدوار(ملک الشعرای بهار)

در دايره قسمت ما نقطه ي تسليميم

لطف. آنچه تو.انديشي .حكم آنچه .تو فرمايي(حافظ)

دارد .به جانم. لرز مي افتد. رفيق. انگار پاييزم

دارم شبيه .برگ هاي زرد. و خشك از. شاخه مي ريزم(سيد محمد علي آل مجتبي)

شعر زیبا با د

در اين. سراي بي كسي .كسي به در. نمي زند

به دشت. پر ملال ما. پرنده پر. نمي زند(هوشنگ ابتها)

دستم به .ماه مي رسد .امشب. اگر كه عشق

دست. مرا دوباره. بگيرد، مگر كه. عشق(عبدالمجيد اجرايي)

درست اول. اين نوبهار. عاشق شد

دلم .ميان همين .گير و دار. عاشق شد(عبدالله اسفندياري)

در شبي .پر ستاره و. آرام دختري در. عذاب مي ميرد

دختري .در عذاب تنهايي. غرق در .التهاب. مي ميرد(مرضيه اكبرپور)

دارد. تمام عشق. من از دست .مي رود.

انگيزه هاي .زيستن از .دست مي رود(ميثم اماني)

دیده. می شد. ز زیر. پیراهن

کتف و. پستان و. ران و باقی. تن(ملک الشعرای بهار)

دنيا به. روي سينه ي .من دست رد .گذاشت

بر هر چه .آرزو به دلم بود. سد گذاشت(ميثم اماني)

داديم ز كف نقد جواني و دريغا

چيزي به .جز از حيرت و حسرت .نستانديم(رعدي آذرخشي)

اشعار دو بیتی با د

شعر های دو بیتی با د که بسیار مورد استفاده شما قرار میگیرند . شعر های دلنشین و خاص از شاعران ایرانی.

دام .تزوير كه. گسترديم بهر. صيد خلق

كرد مارا. پايبند و خود .شديم آخر. شكار(پروين اعتصامي)

دانه اي .را كه دل. موري از آن شاد. شود

خوشي اش. روز جزا تاج .سليمان باشد(صائب تبريزي)

دانه .بهتر .در زمين. نرم بالا. مي كشد.

سرفرازي. بيشتر چون. خاكساري. بيشتر(صائب تبريزي)

داني ز. چه غنچه خون .كند چهره. ز شرم.

زان روي. كه كار او گل . انداختن است(مشفق كاشاني)

دايم. دل خود. ز معصيت. شاد كني

چون غم رسدت .خداي را .ياد كني(حسن دهلوي)

در آغاز .محبت گر. پشيماني بگو .با من

كه دل. ز مهرت .بر كنم تا .فرصتي .دارم(رفيعي كاشاني)

در آن ساعت. كه خواهن .اين و آن مُرد

نخواهند. از جهان. بيش از. كفن برد(سعدي)

در آن .نفس. كه بميرم .در آرزوي تو. باشم

بدان اميد .دهم جان كه. خاك كوي .تو باشم(سعدي)

در اين بهار .تازه كه گل ها .شكفته اند

لبخند. عشق زن. كه شكوفا. ببينمت(مفتون اميني)

در اين. دنيا كسي. بي غم نباشد

اگر باشد. بني آدم. نباشد(خاقاني)

در اين. فكرم كه. خواهي .ماند با. من مهربان. يا نه.

به من. كم مي كني. لطفي كه. داري اين. زمان يا نه(وحشي بافقي)

شعر دلنشین با حرف د

در جواني. حاصل عمرم. به ناداني گذشت

چانچه. باقي بود .آن هم در. پشيماني .گذشت(غزنوي)

در جهان. بال و پر خويش. گشودن آموز

كه پريدن .نتوان با پر .و بال دگران(اقبال لاهوري)

درختي. كز جواني. كوژ. برخاست

چو .خشك و پير .گردد كي. شود. راست(نظامي)

داشت. پیراهنی. حریر به بر

که چو بر. پا ستادی آن. دلبر(ملک الشعرای بهار)

درد بي .عشقي ز جانم. برده طاقت. ور نه من

داشتم. آرام تا آرام. جاني. داشتم(رهي معيري)

داشت جورابی. از پرند به. پای

نیمرنگ و. لطیف و ساق. نمای(ملک الشعرای بهار)

درد عاشقي. را دوايي بهتر از .معشوق نيست

شربت .بيماري فرهاد .را شيرين كنيد(عصري تبريزي)

در اسکندریه. که جای. من است

بنا کرده. رسم و رای. من است(امیر خسرو دهلوی)

در دلم. بود كه .بي دوست نباشم. هرگز

چه توان. كرد .كه سعي .من و دل .باطل بود(حافظ)

در دل. هوسي. هست دريغا. نفسي نيست

ما را. نفسي. نيست كه .در دل .هوسي .نيست(حسين شاه زيدي)

این اشعار ادامه دارند . شعر دوبیتی با حروف الفبا را میتوانید در اینجا پیدا کنید.

منبع : pinterest