شعر با غ برای مشاعره ، شروع بیت با غ ، حرف غ در اشعار نظامی

شعر با غ

شعر با غ در بین سروده ها نیز پر کاربرد است ، البته این حرف به ندرت استفاده می شود. مشاعره در بین دوستداران شعر رقابتی لذت بخش می باشد . رقابتی که روح شرکت کننده و شنوده را تازه می کند. از میان شعر ها با حروف الفبا نوبت به حرف غ رسیده.

شعر با حروف

غیرت. بی دست. وپایی. های. شخص. همتم

هرکه. را سوزد. نفس ، می بایدم. گردید داغ(بیدل دهلوی)

غافل. از گوشه. ای کمین. کردند

رو در. آن قوم. پاکدین. کردند(جامی)

غبار. عالم. اندیشهٔ کی. ام بیدل

که دارم. از چمن. اعتبار رنگ. فراغ(بیدل دهلوی)

غم به. تولای تو. بخریده ام

جان به. تمنای تو. بفروخته(سعدی)

غازیان. کشتند کافر. را بتیغ

هم. در آن ساعت. ز حمیت بی. دریغ(مولوی)

غرض. جنون زده. خلق را به. سوال ساخته. در به در

بهم آیدت. دو جهان. اگر لبی. آوری بهم از. طمع(بیدل دهلوی)

شعر زیبا با غ

غیر. او هر. چه دارم. از زر. و سیم

به فقیران. همی. کنم تسلیم(جامی)

غایت. کام و دولت است. آن که به. خدمتت رسید

بنده میان. بندگان. بسته میان به. چاکری(سعدی)

غبار زمین. کله بر ماه. بست

نفس را. درون گلو. راه بست(امیر خسرو دهلوی)

غنچه. پر نوش .گلبنی ز ارم

نافه در. ناف آهویی. ز حرم(جامی)

غیر. نومیدی علاج. اینقدر. امراض چیست

عالمی. پر می زند. در نبض بیمار. طمع(بیدل دهلوی)

غزل. خوانی بلبل. صبح خیز

تمنای. میخوارگان. کرد تیز(امیر خسرو دهلوی)

غفلت. این انجمن درخورد. اغماض. دل است

عالمی. را چشم. پوشانید و. عریان کرد. شمع(بیدل دهلوی)

تک بیتی دلنشن

تک بیتی های منتخب برای مشاعره. شروع شعر با غ که مسلما مورد استفاده قرار می گیرد. شعر دلنشین بخوانید.

غریب. آیدم کز. یکی. تیغ تیز

چگونه. رسد لشگری. را گریز(نظامی گنجوی)

غیرت. سلطان جمالت. چو باز

چشم من. از هر که جهان. دوخته(سعدی)

غنچه دل. را به. بوی یار. در بر. می کشیم

این گره. در رشته. ما جانشین. گوهرست(صائب تبریزی)

غزل سینه. سوز و. دردآمیز

غزلی. صبر کاه. و شوق. انگیز(جامی)

غم نفهمیده. است هر. کس ساده. لوح افتاده. است

هر که. این آیینه. دارد در. بغل اسکندرست(صائب تبریزی)

غم ز. دل هر چه. بریزد. یا برد

در عوض. حقا که. بهتر آورد(مولوی)

غبار یک. جهان دل می کند. توفان نومیدی

مبادا سر. بر آرد جوهر. از آیینه ای. رویش(بیدل دهلوی)

غم کند. بیخ کژ. پوسیده را

تا نماید. بیخ رو. پوشیده را(مولوی)

غبار. تفرقه هر. جا بود. مقابل جمع

به هم. رسیدن. لب هاست قاصد. دل جمع(بیدل دهلوی)

شعر ناب با غ

غم دیگر. نیافت ره. به دلم

تخم. دیگر نرست. ز آب و. گلم(جامی)

غوطه زد. در خون خود. دردی که. پا در وی. نهاد

سینه. ما دردمندان. کربلای. دردهاست(صائب تبریزی)

غیر. بیکاری چه می آید. ز دست مفلسان

نیست. جز بر ناتوانی. پیکر لاغر. محیط(بیدل دهلوی)

غنچه سان. هر چند سر. در جیب خود. دزدیده ایم

عطسه. بی اختیار صبحدم. از بوی. ماست(صائب تبریزی)

غم به. تولای تو. بخریده ام

جان به. تمنای تو. بفروخته(سعدی)

غافلیم. از جان. بی تقصیر. در زندان تن

یوسف. مصر ز فرامش. گشتگان چاه. ماست(صائب تبریزی)

غافل مشو. ز ناله که در. گلشن نیاز

می بالد. این نهال به. آب و هوای. فیض(بیدل دهلوی)

شعر با غ و هچنین شعر با دیگر حروف فارسی در قسمت شعر بخوانید.

منبع : newyorker