شعر با ز از اشعار کوتاه تک بیتی و دو بیتی ، اشعاری برای مشاعره
شعر با ز
شعر که با ز شروع می شوند در مشاعره ها پر کاربرد هستند. این شعر ها در سروده های شاعران بزرگ بیشتر استفاده شده اند. در ادامه ابیات تک بیتی تهیه شده که در این بیت ها شروع شعر با ز می باشد . فارسی کلاب تلاش خود را کرده که از شعر با حرف ز بهترین بهره را ببرید. امدواریم که به دل شما عزیزان بنشیند .
شروع شعر با ز
ز .روزگار. جواني. خبر چه. مي پرسي
چون .برق آمد. و چون ابر. نوبهار. گذشت(صائب تبريزي)
زمین. همچو دریا. شد از. خون کین
ز گنگ و. ز چین تا بایران. زمین(فردوسی)
ز غفلت. با تبه. کاري به. سر بردم. جواني را
کنون از. زندگي سيرم. نخواهم. زندگاني را(صائب تبريزي)
ز ریگ و. بیابان وز. کوه و شخ
دو لشکر. برین سان چو. مور و ملخ(فردوسی)
ز فراق. چون نلالم. من دل شکسته. چون ني.
که بسوخت. بندبندم ز. حرارت. جدايي(عراقي)
ز چند گونه. سخن رفت. و در میان آمد
حدیث عاشقی. و مفلسی و. مهجوری(سعدی)
ز عشق. خود شدم پیدا. در اینجا
ز عشق. خود شدم. یکتا در اینجا(عطار)
ز چند گونه. سخن رفت. و در میان. آمد
حدیث. عاشقی و مفلسی. و مهجوری(سعدی)
شعر کوتاه
ز کار. هر که يک. مشکل گشايي
به خود. صد مشکل. آسان کرده. باشي(صائب تبريزي)
زین سپس. عکس خون. ز کرّهٔ خاک
آسمان را. کند به سرخی. لاک(سنایی غزنوی)
ز لب. دوختن غنچه. را زندگي ست
چو. بشکفت زان. پس پراکندگي. است(امير خسرو)
زلف او. دام است. و خالش. دانه ي آن. دام و من
بر اميد. دانه اي. افتاده ام. در دام. دوست(حافظ)
زخم دیگر. خورد آن. را هم. ببست
بیست کرت. رمح و تیر. از وی. شکست(مولوی)
زین سپس. عکس خون. ز کرّهٔ خاک
آسمان را. کند به سرخی. لاک(سنایی غزنوی)
زندگاني. گر کسي بي. عشق. خواهد من. نخواهم
راستي. بي عشق. زندان. است بر. من زندگاني(شهريار)
زن مگو. جسته. حوریئی ز. جنان
زن مگو. جان و. جان مگو. جانان(ملک الشعرای بهار)
شعر دوبیتی با ز
زندگي. جز نفسي. نيست. غنيمت شمرش
نيست. اميد که. همواره. نفس برگردد(پروين اعتصامي)
زندگي. کردن من. مردن. تدريجي بود
آنچه. جان کند. تنم. عمر حسابش. کردم(فرخي يزدي)
زشت. هم از قرب. خوبان موج. خوبی می زند
خار را. جوهر کند. آیینهٔ دیوار. باغ(بیدل دهلوی)
زلف هایش. به طرز نو. چیده
روی هم. حلقه. حلقه خوابیده(ملک الشعرای بهار)
زندگي. هنگامه ي. فريادهاست
سرگذشت. درگذشت. يادهاست(مشفق کاشاني)
ز چندین. زر و گوهر. بی شمار
نهی. دست رفتم. سرانجام. کار(امیر خسرو دهلوی)
زندگي. گرمي دل هاي. به هم. پيوسته ست
تا در. آن دوست. نباشد همه. درها بسته ست(فريدون مشيري)
زان. لحظه که. ديده بر. رخت وا. کردم
دل دادم. و شعر عشق. انشا کردم(حميد مصدق)
ز. احسان مي شود. صاحب کرم. را دولت. افزون تر
بلي. هر چاه را. آب از کشيدن. بيش مي گردد(کشميري)
اشعار دوبیتی با ز
در مقاله هایی که شعر در آن ها است . بیشترین استفاده از شعر با ز برای کسانی است که عاشق شعر هستند . شعر بخوانید و لذت ببرید .
ز. افتادگي به. مسند عزت. رسيده است
يوسف. کند چگونه. فراموش. چاه را(صائب تبريزي)
ز آدمي. به جهان نام. نيک ماند. و بس
به مهر. کوش که گيتي. به کس وفا. نکند(اديب نيشابوري)
ز ترکان. هرآنگه که. بینی یکی
که یاد. آرد از دشمنان. اندکی(فردوسی)
ز آمده. شادمان ببايد. بود
وز گذشته. نکرد بايد. ياد( رودکي)
زلف هایش. نه مشکی. ونه بخور
گردنش. استوانه ای ز. بلور(ملک الشعرای بهار)
زشت. در آیینه گر. خود زشت بیند. گو مرنج
شعر با حرف ز
گر نکته. دان عشقی. خوش بشنو . این حکایت(حافظ)