ضرب المثل با معنی و تفسیر ” انواع ضرب المثل های فارسی و رایج “

در میان پدیده های زبانی که مشخصه فرهنگ مردم است ، بدون شک این ضرب المثل با معنی وجود دارد. این یک شکل زبانی است ، عمدتاً به شکل شفاهی ، که از طریق آن خرد اجداد در مورد زندگی روزمره منتقل می شود. ضرب المثل ها با مشکلات ، شادی ها و نگرانی های زندگی روزمره ارتباط دارند ، بنابراین بازتابی از زندگی بشر هستند. زبان فارسی ، مانند سایر فرهنگ ها ، دارای مجموعه ای از ضرب المثل های جمع آوری شده در مجموعه های مختلف و فرهنگ نامه های پارمیولوژی است.

ضرب المثل با معنی

آسه برو و آسه بیا تا گربه شاخت نزند

به معانی این است که نباید جلوی چشم دیگران باشی چون احتمال آسیب دیدن را داری.

از ماست که بر ماست

به معنای این است که متوجه آسیب نزدیکان خود شود.

آستین نو بخور پلو

به معنای این است که افراد نادان را در لباس های کهنه تحویل نمی گیرند و افراد نادان را بر صدر می نشانند.

ضرب المثل با معنی

آب پاکی را روی دستش ریخت

به معنای این است که کسی را ناامید کند.

آب از دستش نمی چکد

در مورد افراد خسیس این ضرب المثل به کار می رود.

آشپز که دوتا شد ، آش یا شور میشه یا بی نمک

به معنی این است که 2 نفر در کاری شراکت کنند احتا خرابکاری آن بسیار زیاد است.

ضرب المثل کودکانه با معنی

اگر دعای بچه ها اثر داشت ، یک معلم زنده نمی ماند

به معنای این است که درباره ی دعای کودکان سخنی شنیده شود.

چه خوشه میوه فروشی ، کس نخره خودت بنوشی

به معنای این است که خوراکی فروشان برای طعنه و طنز به کار میبرند.

خدا به آدم گدا ، نه عزا بده و نه عروسی

به معنای آن است که افراد فقیر در هر کاری دچار زحمت می شوند.

ضرب المثل با معنی

خر را که به عروسی می‌برند برای خوشی نیست ، برای آبکشی است

به معنای این است ، فردی را که به مهمانی دعوت می کنند در ظاهر او مهمان است ولی فرد را برای خدمت کردن دعوت کرده اند.

خودشو نمی‌تونه نگه داره چه طور منو نگه می‌داره

به معنای این است که بر سفره کریم خان زند ، لرزانک (چیزی شبیه به ژله) گذاشته بودند. یکی از نزدیکان گفت : میل کنید ، بسیار قوی است. کریم خان زند گفت: این که می‌لرزد . چیزی که خودش را نمی‌تواند نگه دارد، چه طور مرا نگه می‌دارد؟

در دروازه را می‌توان بست ولی دهان مردم را نمی‌توان بست

به معنای این است که حرف مردم انتها ندارد.

دو قورت و نیمش باقیه

داستان این ضرب المثل از این قرار است که روزی روزگاری حضرت سلیمان تمامی پرندگان و حیوانات را به قصر خود دعوت کرد. سپس سفره‌ای برای آنها پهن کرد و انواع و اقسام غذاها به مقدار بسیار بر سر سفره نهاد. پیش از همه نهنگی سر از آب بیرون کرد و از حضرت سلیمان غذا خواست. به امر سلیمان لقمه‌ای بزرگ در دهانش افکندند، بلعید و باز از حضرت سلیمان غذا خواست تا آن که تمام غذا را در دهانش ریختند و او بلعید ولی باز طالب غذا بود. حضرت سلیمان از خوراک آن حیوان تعجب کرد و از او پرسید: غذای تو در هر روز چه مقدار است. نهنگ گفت: روزی “سه قورت” و تمام این غذاها که به من دادید نیم قورت بود و هنوز دو قورت و نیمم باقیست.

فقیر در جهنم نشسته

معنی این ضرب المثل این است که هر جیزی از دست فقیر برود می گوید به جهنم.

ﻓﯿﻞ ﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻩﺍﺵ ﺻﺪ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ

به معنای این است که قیمت و ارج اشخاص نیکوکار در هنگام زندگی و بعد از مرگ به یک میزان است .

فیلش یاد هندوستان کرده

یعنی شخصی یاد روزگار خوش گذشته اش افتاده است.

ﻗﺴَم حضرت عباس ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭﮐﻨﻢ ﯾﺎ ﺩﻡ ﺧﺮﻭﺱ ﺭﺍ ؟

به معنای این است که حرفی که تو میزنی دروغ است و دروغ تو کاملا مشخص است.

ضرب المثل با معنی

ﮐﺒﮑﺶ ﺧﺮﻭﺱ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﺪ

به معنای این است که شاد و سرحال هستی.

ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺧﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ببرد، ﭘﺎﯾﯿﻦ هم ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ

به معنای این است که سررشته هر امری دست ابداع ککنده می باشد.

ﮐﻼﻍ ﺳﺮ ﻻﻧﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻗﺎﺭﻗﺎﺭ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ

ضرب المثل به این معنی استکه اشخاص نزدیک و خویشاوندان حرف گویی شایسته نیست. به معنای فحش به فامیل تف سر بالا می باشد.

ﮐﻼغه می‌گه ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﭽﻪﺩﺍﺭ ﺷﺪم، یه ﺷﮑﻢ ﺳﯿﺮ ﺑﻪ ﺧﻮد ﻧﺪﯾﺪم

به معنای این است که والدین مجبورند خود را صرف فرزندان خود کنند.

ﮔﺎﻭ ﻧُﻪ ﻣﻦ ﺷﯿﺮ ده

به معنای این است که در مورد کسی به کار می رود که با حرکت و حرف های خود همه خوبی ها را مقابل افراد انجام داده ، بدون اثر و ضایع است.