کسانی که بحث قرارداد موقت را پیش کشیدند، زیرآب قانون کار را زدند/ امام توی دهان کسانی زد که میگفتند روز کارگر برای مارکسیستهاست
امروز کارگران باید تمرکز بیشتری را بر تشکلیابی و افزایش قدرت چانهزنی بگذارند؛ در غیر این صورت شکستشان قطعی است.
«ابوالقاسم سرحدی زاده» وزیر کار و امور اجتماعی دولت دوم میرحسین موسوی در کار سیاسی برای خود مویی سپید کرده و یک سیاستمدارِ کلاسیک محسوب میشود، با این حال به مسائل کارگری؛ سیاسی نگاه نمیکند. سرحدی زاده آنگونه که خود میگوید، میخواست بنایی برای کارگران بسازد که کسی جرات نکند به آن تجاوز کند. با این حال همقطارانش در جبهه کارگری با او همراهی نکردند و تنهایش گذاشتند تا خودش بماند و خودش.
از همین رو هم از آنها انتقاد میکند و هم از دولت «اکبر هاشمی رفسنجانی» که چرخ سیاستگذاریاش در مسائل کارگری لنگ میزد و زمینه بسیاری از مصائب امروز را فراهم کرد. نمونهاش رواج دادن قراردادهای موقت کار بود.
گزیده سخنان وی با ایلنا از این قرار است:
به عقیده من، تقلیل مطالبهگری ضعف جامعه کارگری بود و هست. اگر طبقه کارگر میخواهد به جایی برسد، اگر میخواهد قدرت چانهزنیاش افزایش یابد، باید پا را از مسائل معیشتی فرابگذارد و متشکل شود. توجه کنید که در طرف مقابل، جامعه کارفرمایی متشکلتر است و با این وضعیت؛ جامعه کارگری نمیتواند حریف آنها شود. در نتیجه آرام آرام تسلیم مطالبات بهحق یا نابهحق کارفرمایان میشود.
حتی قانون کار هم در این شرایط نمیتواند کمک چندانی به آنها بکند. البته ما در بدو امر، یعنی در زمانی که مشغول تهیه پیشنویس قانون کار بودیم تلاش فراوانی داشتیم تا نگذاریم کارگران به خاطر ضعف در تشکلیابی و عدم وجود تشکلهای مستقل ضعیف شوند و به گوشهای رانده شوند. نه اینکه خواسته باشیم کارفرما را تضعیف کنیم؛ بلکه هدف برابری در چانهزنی بود. در کل هدف از تدوین قانون کار، تنظیم روابط کار بود به نحوی که تولید و بهرهوری مورد حمایت قرار گیرد.
عدهای از برادران ما در خانه کارگر که در نگارش پیشنویس قانون کار مشارکت داشتند، به قانون کار ضربات مهلک و کشندهای زدند. آنها آمدند و بحث قراردادِ موقتِ کار را مطرح کردند و گفتند برای حمایت از تولید در کارگاههای موقت، قرارداد موقت منعقد کنید. حرف ما این بود که اگر موضوعِ قرارداد موقت را در قانون کار ذکر کنیم بعدا همین را دست میگیرند و میگویند باید در کارگاههای دائم هم با کارگران قرارداد موقت منعقد کرد. قرارداد موقت که معنی ندارد؛ تا کارگاهی دایراست باید کارگر در آن مشغول به کار باشد.
متاسفانه این آقایان با پرداختن به قرارد موقت، قانون کار را از بین بردند. وقتی شما به قرارداد موقت شکلِ قانونی میدهید یعنی قانون کار را ساقط کردهاید.
به هر صورت کارفرماها با رواج قرارداد موقت میخ خود را کوباندند. اصلا انعقاد قرارداد موقت حرف کارفرماهاست. در واقع وزارت کار آن زمان تسلیم کارفرمایان شد. با این بحث قرارداد موقت زیرآب قانون کار زده شد. آن زمان که من وزیر کار و امور اجتماعی بودم در مورد عواقب این کار بسیار هشدار دادم. من به دوستان خانه کارگر گفتم که تا ما هستیم، بیاید یک بنای محکمی را برای کارگران پیریزی کنید؛ بنایی که کسی جرات نکند به آن تجاوز کند؛ ولی قضیه را زیاد جدی نمیگرفتند. هدف من این بود که کارگران به اندازهای قدرتمند شوند که جلوی دولتها بایستند و حرف خود را بر کرسی بنشانند.
به قدرت جوامع کارگری در کشورهای سرمایهداری نگاه کنید. قدرت بسیار بالایی دارند و به آسانی حکومتها را تغییر میدهند. حالا شما این را با قدرت نیروی کار ما مقایسه کنید. اصلا هیچ است. ما چنین قدرتی را برای کارگران خود میخواستیم که البته با قرارداد موقت و این حرفها یواش یواش اختیارات کارگران را کم کردند که به این سمت حرکت نکنند. حرف من به دوستان خانه کارگر این بود که بیاییم، خیز برداریم تا کارگران بتوانند خود دولت تشکیل دهند. برای همین میگویم که نباید مطالبهگری را در مسائل معیشتی محدود کرد. البته هزینههای زندگی همیشه بر سر کارگران سوار بوده و آنها را محدود کرده است.
آن زمان خیلی میگفتند که قانون کار بنیان سوسیالیستی دارد ولی امام (ره) توی دهن اینها زد و گفت شما اصلا نمیدانید مارکسیسم چیست. خیلی از واقعیتها دور بودند. امام میگفتند الان موقع جنگ است و وقت پرداختن به این مسائل را ندارم. اگر جنگ نبود امام به آنها میگفت که خواستار چه چیزی هست و چه چیزی نیست.
به شورای نگهبان گفتم آقایان بیایید به رسالههای فقهی خود نگاه کنید که کارگر در آنها چه حقوقی دارد.در اسلام یک اسب حقوق دارد چه برسد به یک کارگر. شما حق ندارید بیش از توان یک اسب بر دوش آن بار بگذارید. حق ندارید که خستهاش بکنید. باید وقتی غذا میخورید به حیوان خود هم غذا دهید. خب وقتی در مورد اسب چنین حقوقی وجود دارد، در اجاره بودن کارگر معنی ندارد. شما وقتی میگویید کارگر در اجاره یعنی چه؟ مگر کارگر حقوقاش کمتر از حیوان است؟ کارگر نیاز به تحصیل دارد، نیاز به بهداشت دارد، نیاز به آینده دارد؛ اما شورای نگهبان آن موقع می گفت که ما فقط باید خدا را در نظر بگیریم.
همینها میگفتند که روز کارگر برای مارکسیستهاست اما امام گفت خدا هم کارگر است و این روز متعلق به ماست. وقتی امام این حرفها را زد، روز کارگر تعطیل اعلام شد. امام به «محمد هاشمی رفسنجانی» که رئیس صداوسیما بود گفت که اگر میخواهی خبر بگویی اول از من نگو، از کارگر بگو. نگاه امام اینگونه بود اما این آقایان میگفتند که کارگر در اجاره کارفرماست. در واقع امام در مقابل اینها به مسائل کارگری نگاه روشنفکرانهای داشت.
پیش از انقلاب نیز همین وضع بود. سرمایهدارانی همچون خیامیها و لاجوردیها نیاز به تکیه به پهلویها داشتند تا کارشان پیش برود. آنها در خاطراتشان نوشتهاند که برای ملاقات با یک مدیرکل باید شش ماه میدویدند و سرآخر به همین شاهزادهها پناه میبردند الان هم بخش خصوصی برای اینکه کارش راه بیفتد چند نفر از این دولتیها را در هیات مدیره قرار میدهند یا اینکه سهامدار میکنند. در واقع آنها را صاحب کار خود میکنند. با این شرایط کو تا بخش خصوصی در این مملکت شکل بگیرد. مگر اینکه یک سیستم نظارتی درست و حسابی داشته باشیم که واقعا پناهگاه مردم باشد تا آنها طرح دعوی و تظلم خواهی کنند.
منبع: ایلنا