متن ترانه دلقک مهستی (توی این زندگی ساکت و سرد یه روزی یه دلقکی اومد و رفت)
متن ترانه دلقک مهستی تقدیم می شود به دوستداران فرهنگ و هنر و اشعار عاشقانه
متن ترانه دلقک مهستی
توی این زندگی ساکت و سرد
یه روزی یه دلقکی اومد و رفت
مثل یک پرنده ی غریبه بود
از کنار بوم من پر زد و رفت
از کنار بوم من پر زد و رفت
دلقکی که عشق من برای او
مثل اون بازی روی صحنه بود
اون منو برای قلبم نمی خواست
اون در تازه بروی من گشود
دلقکی که با تموم گریه ها و خنده هاش
گریه های بی غمش، خنده های با صداش
من یه بازیچه شهر عشق اون
اون تموم زندگیم، با تموم بازیاش
یه بت چینی از اون، واسه خود ساخته بودم
اونجوری که دل می گفت، ساخته و پرداخته بودم
مگه باورم می شد
تموم زندگیمو، واسه اون باخته بودم
توی این زندگی ساکت و سرد
یه روزی یه دلقکی اومد و رفت
مثل یک پرنده ی غریبه بود
از کنار بوم من پر زد و رفت
دلقکی که عشق من برای او
اون منو برای قلبم نمی خواست
اون در تازه بروی من گشود
دلقکی که با تموم گریه ها و خنده هاش
گریه های بی غمش، خنده های با صداش
من یه بازیچه شهر عشق اون
اون تموم زندگیم با تموم بازیاش
یه بت چینی از اون، واسه خود ساخته بودم
اونجوری که دل می گفت، ساخته و پرداخته بودم
مگه باورم می شد
تموم زندگیمو، واسه اون باخته بودم
توی این زندگی ساکت و سرد
یه روزی یه دلقکی اومد و رفت
مثل یک پرنده غریبه بود
از کنار بوم من پر زد و رفت
از کنار بوم من پر زد و رفت
از کنار بوم من پر زد و رفت
از کنار بوم من پر زد و رفت
ترانه سرا و متن ترانه دلقک مهستی: اردلان سرفراز