برخی سرمایهداران بدخیم در جمهوری اسلامی مسئولیت گرفتهاند/ شعار مبارزه با اشرافیگری در جنبش دانشجویی کمرنگ شده
دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی گفت: وقتی ثروتهای میلیاردی مسئولین را بررسی میکنیم، آنها سرمایهدارانی هستند که مانند سرمایهداران بدخیم غربی مسئولیت گرفتهاند.
خبرگزاری دانشجو:
ببینید در مبانی دینی ما هر آنچه که وارد لایه و طبقهای شود که بتوان آن را در کانال اسراف دسته بندی کرد اشرافیت محسوب میشود. در واقع آدمهایی وجود دارند که شاید سطح زندگی بالایی هم نداشته باشند، اما به گونهای زندگی خود را به نمایش میگذارند و یا رفتارهایی را از خود بروز میدهند که آن رفتارها متناسب با درآمد و سطح زندگی آنها نیست به همین دلیل شاید بتوان بر اساس مبانی دینی این افراد را با همان کلمه اسراف دسته بندی کرد.
خبرگزاری دانشجو:
کسی که انباشت ثروت دارد و اصطلاحا سرمایه دار محسوب میشود نباید در جمهوری اسلامی مسئول شود و هیچ منطقی هم این را نمیپذیرد. آنچه که برای بنده نکته کلیدی و حیاتی است این است که سرمایه دار بودن و داشتن آن فضای اشرافی گری باعث میشود دستگاه مختصات انسان تغییر کند و این اصلیترین اتفاقی است که در نتیجه اشرافی گری رخ میدهد. در واقع وقتی مسئولان اشرافی باشند پارامترهای تصمیم گیری آنها عوض میشود و آن وقت آنچه را که آنها قدرت محسوب میکنند چیز دیگری است و مسائل دیگری به جای اتکای به توان مردم، توکل بر خدا، پافشاری بر راه حق، شب بیداری، تلاش کردن و مجاهدت برای آنها پررنگ رنگ میشود و خیلی از ظواهر قدرت و مادیات برای آنها معنی پیدا میکند. چنین مسئولی در فضای سیاست خارجی و حتی در سیاست داخلی قطعا نوع دیگری تصمیم گیری میکند.
امروز اشرافی گری در جامعه ما به دلیل ورود به بدنه مردم وارد سطح خطرناکی شده است در واقع اشرافی گری نه تنها به زندگی مردم بلکه به سطح فکر آنها هم ورود پیدا کرده است یعنی الان مسئله اشرافی گری در پارامترهای تصمیم گیری و مقولههای ذهنی مردم به عنوان یک عرف پذیرفته و عادی سازی شده است و این نقطه خطر است.
خبرگزاری دانشجو:
جنبش دانشجویی سابقه طولانی در مبارزه با اشرافیت داشته است با این وجود سوال بنده این است که آیا امروز هم همینطور است یا مباره با اشرافیت در جنبش دانشجویی به یک کلیشه تبدیل شده یا نه؟ از طرفی با توجه وضعیت افسارگسیخته اشرافیت در سطح مسوولان و بعضا برخی ائمه جمعه منصوب رهبر انقلاب شما عملکرد جنبش دانشجویی را در رویارویی با این وضعیت چگونه ارزیابی میکنید و آیا اصلا این جنبش جایگاهی را برای خود در زمینه مبارزه با اشرافیت تعریف کرده است؟
قائدشرف:
در دوره احمدی نژاد ما فکر کردیم که مساله اشرافیت و مبارزه با اشرافیت بالاخره در جمهوری اسلامی حل شده، اما ضربه خوردیم و این ضربه را زمانی خوردیم که به جماعت پاپتی گفتند آقای توده و مستضعف میبینید این که ادای مستضعفین را در میآورد برای حل مشکل شما نیامده است و توان حل مشکلات جامعه را ندارد آن موقع ما شکست خوردیم و گرنه اوضاع خیلی خوب بود. در هر حال وقتی که مردم کم کم یک سری از مسایل را دیدند که بیانگر این بود که این دولت از دل مستضعفین شاید بعضی از جاهای آن هم خیلی از دل مستضعفین نیست کمی دلسرد شدند. با وجود این وجود باز هم می توان مدعی شد که دولت احمدی نژاد خیلی متفاوت بود و این دولت هنوز که هنوز است متفاوتترین دولت ما بعد از جنگ در عرصه خدمت رسانی و توجه به محرومان بوده است، ولی در یک جاهایی بحثهایی پیش آمد که خیلی با شعارهای این دولت نمیخواند و ما ضربه خوردیم و شدت ضربه هم خیلی شدید بود.
یکی از دلایلی که موجب شده شعار مبارزه با اشرافی گری در جنبش دانشجویی کمرنگ شود این است که حجم ضربات بالا رفته است ببینید یک زمانی فضای خط مبارزه با اشرافیت در یک دورهای مستمر بود و نهایتا یک جبهه فرهنگی مقابل ما بود و میدانستیم که باید با چه خبری مبارزه کنیم. اما امروز خیلی از نقاطی که ادعای انقلابی گری دارند سنگرها را خالی کرده اند و ما فقط دانشجویی را این وسط گذاشته ایم با سیل جریانی که از چپ و راست به سمت انقلاب اسلامی میآیند حال جنبش دانشجویی باید جلوی کدام ضربه را بگیرد آیا باید جلوی برجام را بگیرد یا جلوی FATF و یا قراردادهای نفتی را و یا مراقب مجلس و آموزش و پرورش باشد با این وجود وقتی جنبش دانشجویی درگیر چندین جبهه شود نهایتا تضعیف میشود.
مبارزه با اشرافیت آرمان انقلاب است پس نمیتوانیم بگوییم مبارزه با آن به یک کلیشه تبدیل شده است از این رو جنش دانشجویی باید تا انتها پرچم مبارزه اشرافیت را در دست داشته باشد، اما مساله این است که جنبش دانشجویی به دلیل مسالههایی که دارد شاید نحوه برخورد با این مساله را بلد نیست.