شعر با ر از شاعران معروف ، شعر با حرف ر برای مشاعره ، شعر خوب

شعر با ر

همراه هان عزیز این بار برای شما شعر با ر تهیه کردیم. مشاعره عالی و خوب داشته باشید با اشعار تک بینی و دوبیتی. سروده هایی که با حرف ها شروع می شوند گستردگی زیادی دارند و ما تعدادی از این اشعار را برای دوستداران شعر جمع آوری کرده ایم.

شعر حافظ با ر

راز .درون. پرده ز. رندان .مست پرس

کاین .حال نیست. زاهد. عالی مقام. را(حافظ)

راست گوی. ای نفس کین. حیلت گریست

ورنه نفس. شهوت از طاعت. بریست(مولوی)

رسم . عاشق . نیست.  با . یک . دل دو. دلبر .داشتن

یا زجانان. یا زجان. باید که .دل .برداشتن(حافظ)

روح ره. زن مرد. و تن که. تیغ اوست

هست. باقی در کف. آن غزوجوست(مولوی)

روزگارست. که گه. عزت دهد. گه خاردارد

چرخ. بازیگر از. این بازیچه ها. بسیار دارد(حافظ)

رخ آراسته. دستها در. نگار

به شادی. دویدندی از. هر کنار(نظامی گنجوی)

راه پنهانی. میخانه نداند. همه کس

جز من. و زاهد و شیخ. و دوسه رسوای. دگر(حافظ)

روی تو. نه روییست. کز او صبر. توان کرد

لیکن چه. کنم گر نکنم. صبر ضروری(سعدی)

راز ی که. بر غی.ر نگفتیم و. نگوییم

با دوست. بگوییم که. او محرم. راز است(حافظ)

شعر تک بیتی با ر

رند عالم. سوز را با. مصلحت بینی .چه کار

کار. ملک است. آنکه تدبیر. و تامل .بایدش(حافظ)

روزی این. درد از دلش. زد سر

به مناجات. گفت در. منبر(جامی)

رواق منظر. چشم. من آشیانه. توست

کرم. نما و فرود. آ که خانه .خانه ی .توست(حافظ)

رای شاهان. به پیش رایت. شاه

همچنان. شد که. روی آینه. ز آه(سنایی غزنوی)

روی خوبان. در عرق صائب. قیامت می کند

جلوه مهتاب. را در آب دیدن. خوشترست(صائب تبریزی)

راستی. گویم به. سروی ماند. این بالای. تو

در عبارت .می نیاید چهره ی .زیبای تو(حافظ)

رزم و. بزمش به. چشم هردو. یکیست

تیز و گردنده. راست چون. فلکیست(سنایی غزنوی)

رندان. تشنه لب. را آبی. نمیدهد. کس

گویی ولی. شناسان رفتند. از این ولایت(حافظ)

روی خود. را به خاک. می مالید

وز دل. دردناک. می نالید(جامی)

سروده های حرف ر

شعر های با حرف ر بسیار مورد استفاده در مشاعره ها است که در بیشتر سروده ها نیز به کار برده شده . اشعاری که تک بیتی و دوبیتی هستند در مشاعره پر کابرد ترینند .

روزی .گرت غمی. برسد. تنگدل مباش

روشکر کن . مبادا که .بد بدتر. شود(سعدی)

روز محشر .که سر از .خاک لحد. برداریم

نام نیکوی .تو .نقش است .به پیشانی .ما(ضمیری اصفهانی)

رایتش. را گرفته. بخت به چنگ

همچو در. دست ماه. هفتو رنگ(سنایی غزنوی)

رسوایی. ناموس حیا. بود تبسم

گل حیف. نفهمید که. ننگی ست. درین باغ(بیدل دهلوی)

روز ماه. رمضان زلف .میفشان که .فقیه

می خورد. روزه ی خود را .به گمانی .که شب است(شاطر عباس صبوحی)

روزی که. میگرفتند پیمان .ز نسل آدم

عشق از .میان ذرات در .جستجوی .ما بود(غبار همدانی)

رواقی. برآورد از. خاک و آب

چو شد. ساخته باز. گردد خراب(امیر خسرو دهلوی)

رقیب گر. هنر هم .دزدد از من. من نخواهد .شد
به گلخن. گر چه گل هم. بشکفد گلشن. نخواهد شد(شهریار)

شعر با ر کوتاه

روح من .نیز .به دنبال. تو گیرد. پرواز
دگر از. صحبت این. دلشده سیر آمده .است(شهریار)

روز و شب. می باشد آن. ساعت که. همچون آفتاب

می نمایی. روی و دیگر. باز روزن می. بری(سعدی)

رندم و شهره. به شوریدگی. و شیدایی
شیوه ام .چشم چرانی. و قدح پیمایی(شهریار)

روی. بیضیش به. ز ماه. تمام

رنگ او. چون شکوفهٔ. بادام(ملک الشعرای بهار)

رود از .دیده چو .با یاد منش. اشک .ندامت
لاله. از خاکم و. از کالبدم. ناله برآید(شهریار)

رفت هر. کس را به. پا خاری کند. سوزن علاج

می خورد. خون بیشتر. هر کس که. او بیناترست(صائب تبریزی)

روزه ی. هجر شکستیم .و هلال .ابرویی
منظر. افروز شب .عید. وصالی کردیم(شهریار)

روی چون آفتاب و دل چون شیر

چون ره کهکشان کمر شمشیر(سنایی غزنوی)

روی. در کعبه ی .این کاخ. کبود. آمده ایم
چون کواکب. به طواف. و به درود. آمده ایم(شهریار)

کلام آخر این است . استفاده از شعر روح آدمی را زنده نگه داشته و لطافت آن را افزایش میدهد . از اشعار دیگر far30club هم استفاده کنید .

منبع : toosfoundation