شعر با ق از اشعار دلنشین ، شروع شعر با ق از شاعران بزرگ ایران

شعر با ق

در سروده های زیادی شروع شعر با ق آمده است . شاعران در عصر های قبل نیز شعر خود را با این حرف آغاز کرده اند .شاعرانی چون مولوی،ملک الشعرای بهار و جامی و دیگر شاعران . گزیده اشعاری برای این شاعران ، برای همراهان در دسترس می باشد.

شعر کوتاه دلنشین

قوم گفتندش. به پیکار. و نبرد

با چنین. زهره که. تو داری. مگرد(مولوی)

قوت. گیرایی. شهباز در. سرپنجه است

زود می. چسبد به. دل چشمی. که خوش. مژگانترست(صائب تبریزی)

قصه کوته. کن کزان. چشم این. چنین

رفتم از. خود اوفتادم. بر زمین(مولوی)

قلم. به یاد. تو در می. چکاند از. دستم

مداد. نیست کز. او می رود. زلال است. این(سعدی)

قیامت است. طمع ز امتلا. نمی میرد

که تا. به حلق. رسیده است. می خورد تشنیع(بیدل دهلوی)

قیمتش. هژده قلب. یا کم. و بیش

و او ز. هژده هزار. عالم بیش(سنایی غزنوی)

قیمت تحفه. هست ازان. افزون

کش بدینها. کنم ز دل. بیرون(جامی)

شعر با حرف ق

قیمت. تحفه بر به. خدمت شیخ

تا شوی. بهره ور ز. همت شیخ(جامی)

قالبت. پیدا و آن. جانت نهان

راست شد. زین هر دو. اسباب جهان(مولوی)

قضا به. ناله مظلوم. و لابه. محروم

دگر نمی شود. ای نفس. بس که. کوشیدی(سعدی)

قبضی. آمد پدیدش. اندر دل

بر وی. ادراک سر. آن مشکل(جامی)

قلم ران. این نامهٔ. چون بهشت

چنین. کرد دیباچه. را سر به. نشت(امیر خسرو دهلوی)

قرب یک. سال. آنچنان. می بود

همدم. گریه. و فغان. می بود(جامی)

قرص. خورشیدست. خلوت. خانه اش

کی. حجاب آرد. شب. بیگانه اش(مولوی)

شعر زیبا با ق

قاصدان. شوق یکسر. ناخدایی. می کنند

موجها. دارد ز چشمم. تا در دلبر. محیط(بیدل دهلوی)

قسط. قرض است. غوز بالا. غوز

داد می. بایدش همین. امروز(ملک الشعرای بهار)

قابل. تحریر اشکم. نیست طومار. دگر

صفحه. واری شاید. از طوفان. کند مستر. محیط(بیدل دهلوی)

قفس. آسا به تن. فتادش چاک

مرغ او. کرد رو. به عالم. پاک(جامی)

قطره ای. ز ایمانش. در بحر ار. رود

بحر اندر. قطره اش. غرقه شود(مولوی)

قدح مهر. شاه بر. کفِِ او

لشکر. فتح و نصر. در صف. او(سنایی غزنوی)

قوت. روح را. بروز. دهی

پای. بر تارک. سپهر. نهی(ملک الشعرای بهار)

شعر ناب با ق

شعر ناب با حروف را می خوانید. تمام تلاش ما این است که اشعاری در مطالب قرار دهیم که شما عزیزان در مشاعره خود از آن ها استفاده کنید.

قیمت گل. برود چون. تو به. گلزار آیی

و آب شیرین. چو تو در. خنده و. گفتار آیی(سعدی)

قد ز. نخل مدینه. شیرین تر

طره از. عطر مکه. مشکین تر(جامی)

قدر. روشندل فزون. از خاکساری. می شود

بر گهر. گرد یتیمی. سایه بال. هماست(صائب تبریزی)

قصرها. را ببست. دولت در

تا که. شد باز. باب قصر. قجر(ملک الشعرای بهار)

قیاس آن. است سعدی. کز کمندش

به جان. دادن توانی. باز رستن(سعدی)

قوم. انصار. پاکدینانند

در زمان. و زمین. امینانند(جامی)

شعر دلنشین با ق

قسط پرداختیم. و با. رندان

سر. نهادیم. جانب. زندان(ملک الشعرای بهار)

قیامت. که پوشیدهٔ. رای. ماست

بود روزی. آن روز. فردای ماست(نظامی گنجوی)

قبض پانصد. ربال. پیش آورد

ضرباتی. به قلب. ریش آورد(ملک الشعرای بهار)

قهرمان. عشق. می باشد. به عاشق. مهربان

کشتی. غواص. گوهر جو. به دریا. آشناست(صائب تبربزی)

قبض و. مبض و. قباله. و اسناد

دفتر و. مفتر و. سواد و. مواد(ملک الشعرای بهار)

قبله. آن قبیله. شد رویش

طاق. محرابشان. دو ابرویش(جامی)

مطالبی که در این سایت مشاهده می کنید با ذکر منبع انتشار داده می شود.

منبع : iemed