مطالب پیشنهادی فارسی کلاب
شعر و متن ادبی

شعر با ژ ناب و خواندنی از اشعار منتخب در حروف الفبا در فارسی کلاب

مطالب پربازدید

شعر با ژ

قسمت جذاب شعر با ژ . سروده هایی است که دارید میبینید. شعر دو بیتی با ژ و همزمان شعری تک بیتی با ژ قابل روئیت است. مشاعره با حرف ژ و آهنگ خواندن زیبایی این اشعار لذتی فراوان دارد. شعر ناب که موجود می باشد . به خاطر کم بودن حرف ژ است.

شعر با حرف س ، شعری که با ق تمام شود

شعر زیبا با ژ

ژاله. و صبح. بهم یافته. کافور و گلاب

زاین. و آن داروی. هر درد. سر. آمیخته. اند( خاقانی )

مطالب پربازدید

ژالهٔ. ذل ز. دل مران. هرگز

کز ره. ذل رسی. به گلشن. عزّ(سنایی غزنوی)

ژاله بر. لاله فرو می. چکد از. دامن ابر

خیز و. با لاله رخی. ساحت. گل زار. ببوی( فروغی بسطامی )

ژغژغ آن. زان تحمل. می کنی

مطالب پربازدید

تا که خاموشانه. بر مغزی. زنی(مولوی)

ژاله از. نرگس فرو. بارید و. گل را آب. داد

وز تگرگ. روح پرور. مالش عناب. داد( امیرخسرو دهلوی )

ژولیدگی. مو نبرد. عیب خرد

دیوانه. عشق را. نشان دگر. است(قدسی مشهدی)

مطالب پیشنهادی فارسی کلاب

شعر ناب

سروده های شعر با شروع ژ خیلی زیبا و بینظیر است . شاعرانشان ایرانی و با اصالت هستند.

شعر با ژ از جامی ، شعر با ژ از مولوی

ژنده پیلان. کز در دریای. سند آورده ای

سال. دیگر بگذرانی. از لب دریای. نیل( فرخی سیستانی )

ژاله بر. لاله فرو. می چکد. از دامن ابر

خیز و. با لاله. رخی ساحت. گل زار ببوی(فروغ بسطامی)

ژیغ. ژیغ تلخ. آن درهای. مرگ

نشنود. گوش حریص. از حرص برگ(مولوی)

ژاژخایی. هنر. دندانش

هزل دستور. لب خندانش( جامی )

ژاله. بر آن جمع. ریخت روغن. طلق از هوا

تا نرسد. شمع را ز. آتش لاله. عذاب( خاقانی )

ژرف. بحریست پر. از آب حیات

موج زن. آمده از کل. جهات( جامی )

ژنده. پیلان تو. چو پیلانند

از پس. و پیش. آن قوی. لشکر(مسعود سعد سلمان)

ژاله از. روی لاله. دور مکن

تا نسوزد. ز شعله. بستان را( عراقی )

 شعر تک بیتی با ژ

اشعار ناب و دلنشین با حرف ژ . حروف اشعاری برای مشاعره لذت بخش در اینجا است. تمام ابیات سروده ها با ذکر شاعر آن.

شعر با پایان ژ ، شعر با د

ژاله سپر. برف ببرد. از کتف. کوه

چون رستم. نیسان به. خم آورد. کمان را( انوری )

ژاژ تا. چند سرایی. بر شه. قاآنی

عرض. دانش بر. شاهان نه. طریق ادب است( قاآنی )

ژاژ خایم. همی و. این گفته

همه. هست از. سر. سبکساری(مسعود سعد سلمان)

ژاله ای. بر عارض. لاله نشیند. در نظر

گر چه. سیراب است اما. جان ما. را شبنمی. است( شاه نعمت الله ولی )

ژالهٔ باران. زده بر لالهٔ. نعمان نقط

لالهٔ نعمان. شده از ژالهٔ. باران نگار( منوچهری )

شعر روان با ژ

ژاله. بر لاله فرود. آمده نزدیک. سحر

راست چون. عارض گلبوی. عرق کردهٔ یار( عبید زاکانی )

ژاله بر. برگ سمن همچون. عرق بر روی او

لاله در. صحن چمن مانند. آن رخسار نیست( سیف فرغانی )

ژحل. لحظه یی دورگردون. کند طی

دهد. سیرش از اَبَـرَش. تیز کامت( قاآنی )

ژاله گشته. سرشک. من ز عنا

لاله گشته. دو چشم من. ز سهر( مسعود سعد سلمان )

ژالهٔ نعمت. از هوای سخا

بانوی. ملک پرور. افشانده است( خاقانی )

کلام آخر همیشه اشاره به نکته ای دارد . و این بار شعر با ژ اهداء به عزیزان فارسی کلاب می شود.

منبع : theculturetrip

مطالب پربازدید
وب گردی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا